همراه با تدوینگر سریال «زیرخاکی» در آخرین قسمت / جلیل سامان نمیخواست سریال را کِش بدهد!
تاریخ انتشار: ۲۹ خرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۲۸۸۴۸۰
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،شبکه یک امشب آخرین قسمت فصل دوم سریال «زیرخاکی» را پخش میکند، سریالی که قرار بود به ماه مبارک رمضان برسد، اما بهخاطر حساسیتهای کرونایی و تلاش برای رعایت حداکثری پروتکلها، همچنین حجم بالای لوکیشنها و طولانیشدن تصویربرداری به زمان دیگری موکول شد.
ساخت فصل دوم سریال «زیرخاکی» از دی ماه سال ۱۳۹۹ آغاز شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
فصل اول این سریال با تلاش ناکام فریبرز باغبیشه برای خروج از کشور، همزمان با آغاز جنگ تحمیلی به پایان رسید، حالا مخاطبان این سریال باید برای تماشای فرجام ماجراجویی فریبزر و خوششانسیها و ناکامیهایش، منتظر پایان مراحل فنی و پخش آن از تلویزیون باشند.
هومن برقنورد جای هادی حجازیفر را گرفته است و ستاره پسیانی، گیتی قاسمی و نسرین نصرتی هم از بازیگران جدید «زیرخاکی»اند. بقیه بازیگران هم بهترتیب پژمان جمشیدی، ژاله صامتی، نادر فلاح، فروغ قجابگلی، مریم سرمدی، خسرو احمدی، اکبر رحمتی، مهری آلآقا، امید روحانی، اصغر نقیزاده و رایان سرلک در این سریال مثل فصل قبل حضور داشتند.
طنزی تلویزیونی که کنار همه محاسنش، در قالبِ نفوذ هم ماهیت طاغوت را افشا کرد و هم عتیقه دزدیهای اسرائیلیها را به همه نشان داد. دستپختِ جلیل سامان بعد از ۴۱ سال انقلاب اسلامی، با زبان طنز ماهیت طاغوت را افشا کرد و بهقولی اولین بار پخمگیهای بازجوهای ساواک را به رخِ مخاطب کشاند و جریان نفوذ و گروهکهای اوایل انقلاب را هنرمندانه به نمایش درآورد که البته نمودِ گستردهتر آن را این روزها در فصل دوم شاهد بودیم.
عتیقهدزدیهای اسرائیلیها و کلی محتوای افشاگرانه را جلیل سامان بهکمک هنرمندانش به قابِ تلویزیون آورد تا نسخهای دیگر از دغدغههایش را این بار بهشکلِ طنز ارائه کند. تجربه اولِ «سامان»در ساخت طنز، بهظنّ کارشناسان بسیاری، قابل تحسین بود، جایی که غیرمستقیم و زیرپوستی با زبان گویای طنز، حرفهای مهمی از اتفاقات اوایل انقلاب را به نمایش درآورد. این روزها تلویزیون در رقابتِ تنگاتنگ با شبکههای مجازی و نمایش خانگی، دچار ریزش مخاطب شده است و با این نوع مجموعهها میتواند به روزهای پرمخاطب، قصهگو و بااصالتش برگردد.
«زیرخاکی»از حاشیه به انقلاب نگاه میکند و این نقطه متمایز سریال است، مردمی را نشان میدهد که در آن دوران خیلی درک سیاسی نداشتند و آرام آرام در مسیر «شدن» قرار گرفتند. نمایش چنین صحنههایی با زبان طنز قابل توجه و جذاب است. بازی بخصوص«پژمان جمشیدی»، ژاله صامتی و بازیگر خردسال و طراحی صحنه جزو ارکان تأثیرگذار سریالاند؛ این عناصر بر ماندگاری و باورپذیری سریال کمک کردند. جالب است که جمشیدی بازی بدون نقص و جامعی را به نمایش گذاشت که بدون تردید قدرت هدایت و بازیگردانی کارگردان سریال را نشان میدهد.
یکی از محاسن سریال، گزارش «زیرخاکی» از گروهکهای مختلف اوایل انقلاب است که در قالبِ «نفوذ» نمایش تأثیرگذاری را به منصه ظهور رساند و البته بهصورت گستردهتر و برجستهتر این ماجرا را در فصل دوم شاهدیم که جلیل سامان خیلی با ظرافت و هوشمندانه به آن پرداخته است، البته در این میان، کنایهها و طعنههایی هم دارد که خیلی به موضوعات و اتفاقات روز نزدیک است. با کاراکتر سادهای بهنام «فریبرز» طرفیم که در کوران و اتفاقات مختلف انقلاب، اول وقایع را شوخی میبیند و آرام آرام شخصیتش شکل میگیرد و نهایتاً با سرنوشتِ قابل توجه این کاراکتر روبهرو خواهیم شد.
روز پنجشنبه بهدلیل فضای انتخاباتی کشور، خلاصه قسمتهای سریال روی آنتن رفت و امشب آخرین قسمت «زیرخاکی ۲»روی آنتن خواهد رفت.به همین مناسبت با حسن حسندوست تدوینگر باتجربه سینمای ایران که تدوینِ سریال «زیرخاکی»را بهعهده داشته است، لحظاتی همکلام شدیم که به نکاتی قابلتوجه اشاره کرده است.
حسن حسندوست تدوینگر باتجربه سینمای ایران که پیش از این در سریال «نفس» نیز با جلیل سامان همکاری داشت، تدوین فصل دوم سریال «زیرخاکی» را نیز به کولهبار تجارب خود در این حوزه اضافه کرد. در کارنامه حسندوست ۱۲ بار نامزدی دریافت سیمرغ بلورین از جشنواره فجر دیده میشود که در سه مورد یعنی فیلمهای سینمایی «هامون» در سال ۱۳۶۸، «بچههای آسمان» در سال ۱۳۷۵ و «آواز گنجشگها» در سال ۱۳۸۶ برنده این جایزه شد.همچنین تدوین فیلم سینمایی «تولد یک پروانه» بهکارگردانی مجتبی راعی هم جایزه جشن خانه سینما را برای او به ارمغان آورده است.
آغاز همکاری از «نفس»
حسندوست درباره نحوه آشنایی خود با جلیل سامان اظهار کرد: من در سریال «نفس» با آقای جلیل سامان آشنا شدم. ایشان از من دعوت کرد تدوین این سریال را بهعهده بگیرم، ولی چون این سریال طولانی بود و به وقت زیادی نیاز داشت من از ایشان خواستم کار تدوین را بههمراه برادرم امین حسندوست انجام بدهم تا هم کار سریعتر پیش برود وهم از نظر کیفی بهتر باشد. همکاری در «نفس» تجربه خوبی بود و سریال موفقی هم شد.
وی افزود: تدوین فصل اول سریال «زیرخاکی» بهعهده من نبود، اما برای فصل دوم آقای سامان از من دعوت به همکاری کرد. چون از همدیگر شناخت قبلی داشتیم تعامل و همفکری خیلی زود شکل گرفت، من هم کاری در دست نداشتم و توانستیم با هم هماهنگ بشویم. فصل اول سریال زیرخاکی را هم دیدم و بدم نیامد، فضای طنز داشت که مورد علاقه من بود، پیش از این هم در کارهای طنز حضور داشتم، وقتی دیدم کار خوبی است قبول کردم که در فصل دوم آن همکاری داشته باشم.
تفاوت تدوین در سینما و تلویزیون
این تدوینگر سینما و تلویزیون درباره تفاوت تدوین در دو قالب سینما و تلویزیون گفت: از نظر تکنیک، تدوین کار سینمایی و تلویزیونی فرقی ندارد، بلکه تفاوت در قالبهای پخش این دو رسانه است. در سینما، مخاطب تمرکز زیادی روی فیلم دارد در حالی که امکان دارد بیننده تلویزیون در حین تماشای سریال به کارهای دیگرش هم برسد یا فقط صدای آن را بشنود. فیلم سینمایی در سالن تاریک با حضور تماشاگران پخش میشود و شما بهعنوان سازنده یا یکی از عوامل فیلم میتوانید کنار آنها عکسالعمل و میزان ارتباط گرفتن آنها با فیلم را ببینید و حس کنید، اما سریال را در منزل و در قاب کوچک تلویزیون بهتنهایی یا نهایتاً با اعضای خانواده میبینید و از عکسالعمل مخاطبان دیگر خبر ندارید، بهخلاف سینما، هنگام تماشای تلویزیون در منزل تمرکز روی تصویر کم است.
او ادامه داد: علاوه بر این، تلویزیون نسبت به سینما نیاز به تمرکز بیشتری روی داستان دارد. در سینما علاوهبر اینکه به داستان میپردازیم به فضاسازی هم اهمیت میدهیم و در همین راستا از فضاها بیشتر استفاده میکنیم، اما در تلویزیون، چون قاب، بستهتر و کوچکتر است فضاسازی باز خیلی جواب نمیدهد و بیشتر نماهای بسته استفاده میکنیم و روی دیالوگها، روابط کاراکترها و نماهای بسته تمرکز میکنیم. باید توجه کرد که اگر سریال، داستانش را خوب تعریف کند و ریتم مناسبی داشته باشد مخاطب بیشتری هم جذب میکند بهخصوص اگر داستانش تکراری نباشد.
روایت خوب قصه و ریتم مناسب در «زیرخاکی»
حسندوست ادامه داد: آقای سامان بیشتر در این سریال، روی داستان تمرکز کرده بود. اینکه قصه فیلم، خوب تعریف شود؛ ریتم تندی داشته باشد و تماشاگر از جلوی تلویزیون بلند نشود و داستان را پیگیری کند مهم بود. از همان ابتدای کار هم به من پیشنهاد کرد که ریتم کار تند و مناسب باشد. او علاقهای به استفاده از پلانهای طولانی و گرفتن نمای باز و کشدار نداشت، همچنین آقای سامان علاوه بر تمرکز روی کاراکترها، سعی کرده است که از تکنیکهای تدوین هم استفاده کند و ریتم تند و پلانهای زیادی داشته باشد تا سریال کند و کسالتآور نباشد.
تدوین همزمان با تصویربرداری
او اضافه کرد: من بهطور همزمان و از ۱۰ روز پس از کلید خوردن کار، مونتاژ سریال را شروع کردم و همزمان با تصویربرداری کار را پیش میبردم؛ وقتی تصویربرداری تمام شد مونتاژ اولیه هم تمام شده بود و فقط روی ریتم سریال صحبت کردیم؛ اینکه چهچیزهایی باید کم شود یا برای تقویت بیشتر روی بازیها تمرکز کنیم، در نهایت پس از پایان تصویربرداری، حدود ۷۰ درصد کار تمام شده بود، آن هم در شرایطی که به ما اعلام کردند سریال قرار است از اول خرداد پخش شود در حالی که تصویربرداری تا نیمه اردیبهشت ادامه داشت. ما باید زودتر سریال را برای پخش آماده میکردیم. خوشبختانه، چون نسبت به آقای سامان شناخت داشتم بیشتر کارها را پیش میبردم بنابراین برای تدوین به مشکل برنخوردیم که برای رسیدن به پخش باعجله، سریال تدوین شود.
این تدوینگر همچنین بیان کرد: یک بخش هم بخش نظارت بر کار بود. من معتقدم وقتی به کاری اصلاحیه میخورد باید اصلاحات را خودمان انجام بدهیم و آن را بهعهده تلویزیون یا پخش نگذاریم، چون آنها ممکن است از روند تدوین فیلم اطلاعی نداشته باشند، بنابراین سعی کردم اصلاحات را خودمان انجام بدهیم که روی کار اثر منفی نگذارد و خطایی در تدوین ایجاد نشود، خوشبختانه هم هیچ اتفاقی نیفتاد و هم اصلاحاتی که اعلام کردند، زیاد نبود.
او در نهایت همکاری در سریال «زیرخاکی» را خوب و لذتبخش دانست و افزود: بهخاطر ماهیت طنز این سریال، فضای شاد و روحیهبخشی بر اتاق تدوین حاکم بود، آن هم پساز مدتی که بهخاطر محدودیتهای ناشی از کرونا و قرنطینه روحیه همه به هم ریخته بود. طنز موجود در «زیرخاکی» باعث شد روحیه بگیریم و بهتر کار کنیم، این کار نهتنها برای بازیگران و کارگردان بلکه برای کل گروه، روحیهبخش بود. چون من همزمان با ضبط سریال، تدوین را هم انجام میدادم، متوجه بودم که سر صحنه، بچهها با روحیه کار میکنند و فضای طنز حاکم بر سریال بر کیفیت کار آنها نیز تأثیر گذاشته بود.
منبع:تسنیم
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: سریال تلویزیونی زیرخاکی جلیل سامان آقای سامان فصل اول فصل دوم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۲۸۸۴۸۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رخنه به قلب دشمن
یکی از تازهترین آثار نمایشی سیما که با این حالوهوا راهی آنتن شده، سریال «رخنه» به تهیهکنندگی مهدی شفیعی است. این سریال تلویزیونی کاری از گروه تولیدات حادثهای مرکز سیمافیلم است که جایگزین «نونخ ۵» در شبکه یک شده است. در ادامه در گفتوگو با تهیهکننده و همچنین حمیدرضا لوافی، کارگردان سریال جزئیاتی از اثر تازه تلویزیون را آوردهایم؛ همچنین نگاهی به کارنامه کاری سازندگان و بازیگران رخنه داشتیم و از اهمیت ساخت آثار با چنین محتوایی گفتیم.قصه موفقیتها
بدیهی است که توانمندیهای علمی و نظامی هر کشور بخشی از افتخارات آن است و مسببان این پیشرفت نیز درخور ستایش هستند و در جایگاه قهرمان، شنیدن، خواندن و تماشای زندگیشان الهامبخش و در صورت پرداخت هنرمندانه جذاب است. بههمینخاطر هم به لحاظ استراتژیک و همنوایی با سیاستهای کشور و رسانهملی لزوم بهتصویرکشیدن قصههایی از این دست احساس میشود و هم میتواند برای مخاطبان بهویژه نسل جوان تأثیرگذار و درعینحال سرگرمکننده باشد. سریال رخنه، قصهای را در همین راستا روایت میکند. قصهای به قلم مریم امینی که هم وجوه ملی و معمایی دارد و هم عشق و عاطفه و ارزشهای خانوادگی در آن تنیده شده است. به همین سبب میتوان انتظار داشت که موتور جذابیت این قصه خیلی زود گرم شود و مخاطبان شبکه یک سیما را بهصورت شبانه با خود همراه سازد. حمیدرضا لوافی، کارگردان سریال در این خصوص به جامجم میگوید: جدای از بحث جاسوسی، ترور و علم به روابط خانوادگی هم در فیلمنامه پرداخته شده و چالشهای خانوادگی بهخوبی در مشکلات کاری شخصیتها نمایان است. این ارتباط بهخوبی در قصه درآمده است تا جایی که گاهی فراموش میکنم سازنده اثر هستم و درگیر قصه میشوم. به این ترتیب گمان میکنم کسانی که علاقهمند به فضای علمی و اکشن باشند با سریال همراه خواهند شد و دوستداران قصههای خانوادگی نیز از تماشای رخنه لذت میبرند. رخنه، اولین همکاری مشترک وزارت دفاع سازمان حفاظت اطلاعات با سازمان صداوسیماست که هر شب ساعت ۲۲ و ۱۵ دقیقه روی آنتن میرود. این سریال برگرفته از خنثیسازی امنیتیترین طراحی عملیات نفوذ و خرابکاری صنعتی سرویس اطلاعاتی موساد در سازمان هوافضای وزارت دفاع و صنایع دفاعی و موشکی این وزارتخانه است. سریال رخنه در ۳۰ قسمت تولید شده و همانطور که اشاره شد، مربوط به یکی از دانشمندان کشورمان است که روی موشکهای ماهوارهبر و فضایی تحقیق میکند و در این مسیر با تهدیدات و خطراتی از سوی بیگانگان روبهرو میشود. البته آنطور که دستاندرکاران سریال گفتهاند، داستان از تنوع گونههای متنوع برخوردار است و حوزههای امنیتی، علمی و خانوادگی را در بر میگیرد. رخنه علاوه بر پرداختن به ظرفیتهای موجود در مراکز علمی و فناوری کشور در حوزه دفاعی بهویژه صنعت هوافضا و تلاش دانشمندان و نخبگان کشورمان در حوزه پدافندی و دفاعی جمهوری اسلامی ایران و مخاطرات و تهدیدهایی که این افراد در مسیر کارشان با آن مواجه هستند به تصویر درآورده است. در مجموعه رخنه، شهرام نجاریان مدیر تصویربرداری، حدیث نیکرو مدیر برنامهریزی، شهرام متولیباشی صدابردار و هومن معصومی طراح صحنه هستند. حسین زندباف و محمدمصطفی رجبی بهصورت مشترک کار تدوین را انجام دادند. موسیقی سریال نیز اثری ازآلبرت آراکلیان است.این سریال در لوکیشنهای متفاوت تصویربرداری شده که از جمله آنها لوکیشنهایی اطراف تهران و همچنین خارج از کشور در ترکیه است.
مهدی شفیعی که پیشتر تهیهکنندگی آثار متنوعی در تلویزیون مانند «تبوتاب» را برعهده داشته، او در سریال تبوتاب ملودرامی خانوادگی را به کارگردانی داریوش مختاری به تصویر کشیده بود که به نظر میرسید فضایی آرام و به لحاظ مناسبات تولید جمعوجورتر داشته باشد، هرچند خودش در گفتوگو با ما اذعان کرد که آن سریال هم بهظاهر اینگونه بوده و در عمل به خاطر وجود شخصیتهای متعدد در فیلمنامه و لوکیشنهای متنوع با چالشهای خاص خود در تولید مواجه بوده است.
شفیعی درباره سریال جدیدش که با تغییر کارگردان مواجه شد، به جامجم میگوید: آقای غفاری در بخشی از کار حضور داشتند و بعد، آقای لوافی ادامه کار را در دست گرفتند که بخش زیادی از کار را شامل میشد. در خط اصلی قصه سه فضا داریم که یکخطی آن درباره یک دانشمند حوزه موشک ماهوارهبر است که با تهدیداتی روبهرو میشود و بقیه قصه جلو میرود. بخشی از قصه برگرفته از واقعیت است اما طبیعی است که وارد فضای دراماتیک میشود و جایی بین واقعیت و قصه است. در حقیقت یک گرتهبرداری از شخصیتهای متفاوت کردیم. یعنی مخاطب میتواند هر کسی را جای این شخصیت بگذارد اما مهمترین آدمهای فعال در این حوزه را میتوان در این کاراکتر مشاهده کرد.
وی ادامه میدهد: به نظرم این کار، از نظر پروداکشن و فضاهایی که تجربه کردیم و موضوع و رفتوآمدها پرچالش بود و از کار قبلی من فاصله داشت. البته همزمان با کار قبلی چند سالی، درگیر فیلمنامه این کار بودم که سال قبل به تولید رسیدیم.
شفیعی در مورد نقشهای اصلی قصه توضیح میدهد: چند نقش اصلی داریم اما میتوان گفت رامتین خداپناهی و نادر فلاح نقشهای اصلی هستند. دیگر بازیگران این اثر به تناسب قصه به کار اضافه میشوند.
این تهیهکننده درباره استفاده از پروندههای واقعی برای نگارش این سریال عنوان میکند: در واقع با پروندههای سازمان حفاظت اطلاعات و هوافضا سروکار داشتیم و با بخش صنایع وزارت دفاع هم در ارتباط بودیم. زیرمجموعههای وزارت دفاع در این کار دخیل بودند. وی میافزاید: تولید ما یک سال طول کشید اما از قبل هم هفت، هشت ماه درگیر پیشتولید و قبل از آن درگیر فیلمنامه بودیم. نویسنده، خانم مریم امینی از ابتدا درگیر ماجرا بود. ایشان نویسنده جوانی است که قبل از این «زندگی از نو» را در کارنامه خود داشت. این کار محصول تولیدات حادثهای سیمافیلم است و به همین خاطر در این سریال شاهد صحنههای اکشن بسیاری خواهیم بود. این تهیهکننده درباره محور اصلی سریال بیان میکند: نکته کار این است که حجم بسیاری از موضوعات را داشتیم و در اجرا از ویژوال افکت و بدلکاری استفاده کردیم. به همین خاطر کار سنگینی بود که به یک اثر پرچالش تبدیل شد.
شفیعی در مورد لوکیشنها هم میگوید: لوکیشنها ایران و ترکیه بود. در تهران نقاط متفاوتی داشتیم که اطراف تهران و حاشیه را هم شامل میشد. مثل خجیر و پردیس و... . اثر قبلی من به نظر شهری میرسید و به چشم نمیآمد که پراکندگی لوکیشن دارد. با این حال کار جدید به لحاظ بصری متفاوتتر است، چون فضاهای متفاوتتری دارد. چالشهای بزرگتری هم نسبت به قبلی داشتیم. ۷۰ بازیگر جلوی دوربین رفتند که بالای ۴۰، ۵۰ بازیگر نقش جدی داشتند و چهرههای زیادی حضور داشتند. هنرورها هم بالای ۱۰۰۰ مورد بود. در این کار هم چهار معرفی چهره داریم که آتیهدار هستند. در کنارشان، کموبیش بچههای تئاتری هم حضور دارند. از ژانرهای ترکیبی زیادی استفاده کردیم که از ملودرام خانوادگی تا علمی و امنیتی و معمایی را شامل میشود.
تجربه دوباره تعلیق و هیجان
اگر از علاقهمندان به آثار نمایشی هستید که در آنها صحنههای پرتعلیق، شلیک و اکشن نشان داده میشود، «رخنه» انتخاب خوبی برای شماست؛ چراکه در فضایی ایرانی، با قصهای ملی که نشانههایی در متن و فرامتن به مسأله هویت، اقتدار، امنیت، پیشرفت و البته خانواده ایرانی دارد، میتواند لحظات پرکششی را در روایت ایجاد کند. حمیدرضا لوافی، کارگردان سریال رخنه پیش از این سریال «شهباز» را کارگردانی کرد که اخیرا باردیگر از آنتن شبکه فراتر در حال پخش است. او در شهباز نیز با قصهای سروکار داشت که هم وارد فضای پلیسی و معمایی میشد و هم روایتهای عاطفی داشت. او در سریال رخنه نیز فضایی اکشن و امنیتی را در قصه تجربه کرده است که بیارتباط به اثر قبلی او در تلویزیون نیست. هرچند خود علاقهمند است کارگردانی در ژانرهای متفاوت را در کارنامه خود داشته باشد. وی در اینباره و در گفتوگو با ما بیان کرد: کارهایی که در این ژانر کردم، موفقتر بوده و بیشتر دیده شده است. چون سابقه سریال شهباز را داشتم، حس کردم میتوانم از عهده این کار بربیایم. من از جایی به بعد به کار اضافه شدم و از آن زمان تمام تلاشم را کردم که ساختار سریال بهدلیل تغییر کارگردان آسیب نبیند. همچنین جذابیت و هیجان کار تا آخر حفظ شود. وی ادامه میدهد: مشتاق هستم ژانرهای دیگر را تجربه کنم. البته چون سالها برای تلویزیون مینوشتم، ژانرهای دیگر را هم تجربه کردم. علاقه زیادی به ژانر اجتماعی دارم ولی پیشنهادهایی که سر راهم در کارگردانی قرار گرفته، من را بعه سمت ساخت آثار اکشن و امنیتی برده است.البته آنچنان که شفیعی در گفتوگو با ما بیان میکند، این سریال را علی غفاری کارگردانی میکرده اما پس از مدتی از گروه جدا میشود و عمده کار با کارگردانی لوافی به تصویر کشیده شده است. همچنین لوافی در کارهای پستولید، حاضر بوده است.
غفاری کارنامه متفاوتی در سینما و تلویزیون دارد. از «چراغ قرمز» بگیر تا «استرداد» که هم به لحاظ ژانر و هم کیفیت در دو فضای متفاوت سیر میکنند. در تلویزیون نیز فصلی از سریال«بچه مهندس» را کارگردانی کرد که اتفاقا فصلی بود که هم مخاطبان آن را پسندیدند و توجه مثبت منتقدان را در پی داشت.
در ادامه گفتوگو با لوافی، این کارگردان در مورد چالشهایی که در این این سریال بهدلیل ژانر آن و همچنین عدم حضور در ابتدای کار داشته است، توضیح میدهد: با چالشهایی روبهرو بودم اما تجربه سریال شهباز خیلی کمک کرد. عوامل پشتصحنه و همچنین مقابل دوربین خیلی همراهی کردند و زود توانستم با بازیگران هماهنگ شوم.
وی اضافه میکند: سعی کردم با نویسنده همراه باشم تا سکانسهای گرفتهشده، لطمه نبیند. او روی بخشهایی که تصویربرداری شده بود و بخشهایی که تغییر پیدا کرده بود، تسلط داشت و همین موضوع به من کمک میکرد تا قصه را جلو ببرم. لوافی میگوید: بیشترین جذابیت قصه برای من اهمیت حفظ جان دانشمندان برای کشور بود. در این سالها قصههایی با این محوریت ساخته شده اما تمرکز این سریال بیش از گذشته بر تلاش برای حفظ سرمایههای ملی بود.
این کارگردان در مورد آشنایی قبلی با سوژه سریال نیز عنوان میکند: شاید با سوژه هوا و فضا و عرصه موشکی آشنایی نداشتم اما در به تصویر کشیدن اقدامات جاسوسان در به خطر انداختن جان دانشمندان در سریال قبلی تجربه داشتم.
نقشی متفاوت از مرد نقشهای منفی
نادر فلاح از بازیگران اصلی سریال است. بازیگری که پیش از این او چه در قاب تلویزیون، چه سینما و تئاتر نقشهای بهیادماندنی که به شیوهای هنرمندانه اجرا شدهاند، بسیار به خاطر داریم. او که سابقه طولانی در عرصه نمایش دارد برای عاشقان سینما پس از فیلم سینمایی «چند کیلو خرما برای مراسم تدفین» ساخته سامان سالور بیش از پیش شناخته شد. او برای حضورهای سینماییاش هم برنده جایزه شده و هم طعم نامزدی در جشنوارهها را چشیده است. اخیرا او را در سریال آتش و باد در یک نقش منفی در جعبه جادو دیدیم؛ نقش سرخو که خود دربارهاش به جامجم گفته بود: همیشه در انتخابهایم تأثیرگذاری نقش در قصه و درگیریهای دراماتیک او با دیگر شخصیتها برایم اهمیت دارد. او در رخنه فراتر از تأثیرگذاری در قصه، نقش عباس را برعهده دارد که نقش اصلی است و بسیاری از وقایع حول کنشها و واکنشهای او شکل میگیرد وحتی در صحنههایی که حضور ندارد، بسیاری از شخصیتها دربارهاش سخن میگوید.
نقش دیگری که از این بازیگر در تلویزیون دیدیم در سریال عشق کوفی بود که سال گذشته روی آنتن رفت. وی در این سریال نقش مردی علوی و متعصب را بازی میکرد که به شغل قصابی مشغول بود اما دخترش به او و همرزمانش خیانت میکند. میشود گفت نقشهای منفی تخصص این بازیگر است و پیش از دیگر نقشها با ایفای آنها شناخته میشود. نقش دیگر او در این فضا با سریال زمین گرم در خاطرهها مانده است. بازی کمنقص و هنرمندانه او شخصیت استوار(پدر اصلان) را تأثیرگذار میکرد و حتی تا حد زیادی بار جذابیت مخاطبان به قصه را بر دوش میکشید. شخصیتی از اوج و به حضیض میرسد و فلاح باید تناقضهای او در طول زمان را به تصویر میکشید. وی در مصاحبهای درباره علاقهاش برای فاصله گرفتن از نقشهای منفی بیان کرده بود: دوست دارم از نقشهای منفی فاصله بگیرم، گرچه در تمام قصهها شخصیتهای منفی حس خوبی در مخاطب ایجاد نمیکند اما این نقشها عملگرا هستند. ولی دلم میخواهد کمی از این شخصیتها فاصله بگیرم و نقشهایی را بازی کنم که در عین عملگرا بودن، مثبت هم باشند و در ذهن مردم بهعنوان شخصیت مثبت جا بیفتند و من بهعنوان بازیگری تعریف نشوم که فقط نقش منفی بازی میکند.
این بازیگر که توانایی در ادای لهجه کرمانی بهعلت اصالت خود دارد تا امروز در برخی نقشها از این خصیصه در خدمت شیرینتر کردن اثر بهره گرفته است. البته توانایی او در نقشهای کمدی فراتر از استفاده ابزاری از لهجه است و بیشتر بر شناخت او از مخاطبان سوار است. برای مثال در سریال زیرخاکی او در یکی از نقشهای منفی که گاهی نوکزبانی حرف میزد در خاطرهمان مانده است اما در قالب نقشهای مثبت هم از این بازیگر توانایی سراغ داریم. همانطور که اشاره شد او در سریال رخنه، رخت شخصیتی متفاوت را بر تن کرده است تا بار دیگر گوشهای از هنر خود در رشته نمایش را به رخ بکشد و باید دید آیا باز هم با موفقیت سر از این آزمون بیرون میآورد یا خیر. با توجه به آنچه فلاح درباره علاقهاش به نقشهای مثبت اما عملگرا بیان کرده بود، انتخاب نقش عباس و حضور او در این نقش میتواند جامهعمل پوشاندن به همین خواسته باشد که البته با توجه به اصلی بودن این نقش، تأثیر بیشتری هم روی روند قصه خواهد داشت و فرصت خوبی برای درخشیدن دوباره یا درخشش بیشتر این بازیگر ۵۱ ساله باشد؛ فرصتی که پیش از این در ابعاد کمتر برای او رقم خورده بود.
گزیدهکار اما مؤثر
رامتین خداپناهی، دیگر بازیگری است که در سریال رخنه نقش محوری دارد و مقابل نادر فلاح، یک زوج هنری تازه و البته متفاوت را رقم میزنند. خداپناهی جزو بازیگران گزیدهکار است که در حرفه و هنر خود، روشی منحصربهفرد دارد. یکی از پررنگترین خاطرات مخاطبان تلویزیون از بازیگران به نقش ستار بیابانی در سریال «فقط به خاطر تو» محصول سال ۱۳۸۲ برمیگردد. او که پیش از این هم آثاری را در سینما و تلویزیون داشت در این سریال شخصیتی هوشمند و البته جاهطلب را به نمایش گذاشته بود و پس از آن نیز در نقشهای مختلف دیده شد که البته شمارشان با توجه به توانایی این بازیگر میتوانست بیشتر هم باشد. یکی از نقشهای متفاوت او در سریال بانوی عمارت بود که در فضایی تاریخی روایت میشد؛ خاطرتان باشد خداپناهی در این سریال نقش برادر بزرگتر فخری (فخرالزمان) را بازی میکرد که مردی عاقل و خانوادهدوست بود. آخرین نقشآفرینی او در تلویزیون باز در ژانر تاریخی در سریال گیلدخت بود که آن هم قصهای از دوران قاجار را روایت میکرد. سریالی که سال ۱۴۰۱ تا ۱۴۰۲ روی آنتن بود و این روزها بار دیگر از شبکه آیفیلم پخش میشود.
خداپناهی در سریال رخنه نیز ژانری متفاوت را تجربه کرده و نقشی متمایز را بهعهده دارد که باید دید در قاب تصویر چگونه از آب درمیآید. او در این سریال نقش یکی از فعالان بنام حوزه هوا و فضا را برعهده دارد که در ادامه قصه با پیچیدگیهای شخصیت او بیشتر آشنا میشویم.
لوافی(کارگردان) درباره تفاوت نقش دو بازیگر اصلی به ما میگوید: خیلی متفاوت از کارهای قبلی کارنامه آنهاست و توانمندیهای شاخصی را از این دو عزیز میبینیم که پیش از این، شاهدش نبودیم.
رخنه نقشآفرینان به قلب قصه
در سریال رخنه هم چهرههای آشنا و مشهور حضور دارند و هم بازیگران جوان و کمتر شناخته شده که احتمالا این مجموعه نمایشی سکویی برای معرفی بیشتر آنان به مخاطبان خواهد شد. ترکیب چهرههای تازه و حرفهای در عالم بازیگری یکی از باورهای شفیعی در تولید سریال است که در «تب و تاب» نیز شاهدش بودیم. او در این خصوص به جامجم میگوید:از میان بازیگران متعددی که در سریال رخنه حضور دارند، میتوان به نادر فلاح، رامتین خداپناهی، امیرحسین صدیق، بهرام ابراهیمی، مریم کاویانی، نیلوفر شهیدی، حدیث نیکرو، سپیده خداوردی، علیرضا جلالیتبار، ایوب آقاخانی، علیرضا مهران، علیرام نورایی، خسرو شهراز، اتابک نادری، افشین نخعی، شهین تسلیمی، آتیه جاوید، مهدی علیپور، حسن اسدی، امیر حامد و...اشاره کرد.
مهدی علیپور در گفتوگو با جامجم درباره نقشش در این سریال بیان کرد: رخنه، موضوعی امنیتی ــ اطلاعاتی دارد که من نقش مهندسی را بازی کردهام که درگیر یک قصه عاشقانه قدیمی است.
نگاهی به سریالهای تلویزیونی که در سالهای اخیر با موضوع امنیتی عرضه شدند.
گاندو/ جواد افشار / ۱۳۹۸
خانه امن/ احمد معظمی/ ۱۳۹۹
گاندو ۲/ جواد افشار/ ۱۳۹۹
شهباز/ حمیدرضا لوافی/ ۱۴۰۱
محرمانه/ محمود معظمی/ ۱۴۰۲
ترور/ خیرا... تقیانیپور/ ۱۴۰۲
رخنه/ حمیدرضا لوافی و علی غفاری/ ۱۴۰۳